آیا بورس ایران تحتتأثیر ریسکهای ژئوپلیتیک است؟
ریسکها در هر بازاری بخش جداییناپذیری از آن بازار را شامل میشوند. در بازار بورس ما نیز همواره ریسکهایی وجود داشته. اما کمتر به موضوع ریسکهای ژئوپلیتیک و اثرگذاری آن بر بازار سرمایه پرداخته شده است.
برای مثال بازار سرمایه در این سه ماه گذشته با ریسک فاکتورهای متعددی از جمله بودجه دولت، ابهامات در سیاستهای داخلی و خارجی، نرخ بهره، دلار، تورم و… دستبهگریبان بوده و هست. در میان موضوعهای دیگری شامل قطعی گاز و برق صنایع در فصول مختلف، قانون «مالیات بر عایدی سرمایه»، همگی این فرض را برای ما پررنگ میکنند. که سیاستگذار نمیخواهد یا نمیتواند در تصمیمات خود به بازار سرمایه به ریسکها وزن سنگینی بدهد.
فارغ از ریسکهای سیستماتیک بازار سرمایه هر از گاهی ریسکهایی ناخواسته که بیشتر برآمده از دل رانتهاست بهیکبار رنگ سبز بازار را قرمز پوش میکنند. که اینها نشان از عدم آگاهی مسئولان نسبت به موضوع ریسک است. برای مثال نامه رئیس شورای رقابت در روز دوشنبه سوم بهمنماه درست در لحظههایی که سبز پررنگ بر تن بازار بورس رخت بربسته بود بهیکبار با این نامه قرمز پوش شد و جالب اینکه ارسال این نامه یا ازرویعمد صورتگرفته یا اگر غیرعمدی بود. نشان از عدم آگاهی کافی نسبت به جایگاه ریسک در بازار سرمایه دارد.
اما آیا این بازار تحتتأثیر ریسکهای مهم ژئوپلیتیک قرار دارد؟
روند شناسایی حرکت بورس ایران تحتتأثیر وزندهی به سه شاخص اصلی:
ارزش معاملات خرد، حرکت کامودیتیهای جهانی و نرخ دلار نیمایی است. طی روزهای گذشته شاهد ثابتبودن نرخ دلار نیمایی بودهایم؛ اما ارزشها معاملات خرد طی همین روزها در حال نوسان بود. یک روز رکورد شکست و دیگر روز بسیار کم شد. اما یک شاخص مهم در این سه الگو حرکت کامودیتیهای جهانی است. ازآنجا که حجم بیشتر شرکتهایی بورسی کامودیتی محور هستند. روند صعودی قیمت این بازارها میتواند تأثیر مستقیم بر بازار بورس ایران بگذارد.
کنکاش بازارهای جهانی
نمایی کلی از وضعیت کامودیتیها در دنیا نشان میدهد. اغلب کالاهای اساسی تا چندی پیش عمدتاً در سمت تقاضا با ضعف مواجه بودند. تشدید وضعیت کرونایی چین، اوجگیری نرخ تورم در ایالات متحده و ایجاد سیاستهای انقباضی از سوی فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی اروپایی با بهرهگیری از مکانیزم افزایش نرخ بهره بانکی را میتوان از جمله مواردی در نظر گرفت که باعث تضعیف بخش تقاضا در بازارهای جهانی شدند.
واکنش منفی به موارد مذکور را میتوان از جمله رویکرد معاملهگران فعال در بازار کامودیتیها محسوب کرد. در چنین برههای عمدتاً معاملهگران با شناسایی سود، خروج را در دستور کار معاملاتی خود قرار دادند. در ادامه با تغییر موقعیت و همزمان با رفع محدودیتهای کرونایی در کشور چین توأم با بازگشایی مرزهای این کشور و از طرفی موفقیت آمریکا در کنترل تورم است. (بنا بر آخرین آمار منتشرشده، در ماه دسامبر نرخ تورم این کشور در رقم 5/ 6درصد تثبیت شده است.) کامودیتیها روی خوشی را به سرمایهگذاران در بازارهای جهانی نشان دادند.
بازگشت مجدد معاملهگران چینی به عرصه جهانی توأم است. با بهبود چشمانداز معاملاتی کالاهای پایه در پی کاهش نرخ بهره آمریکا موجب تشکیل حجم قابلتوجهی از خریداران در سمت تقاضا برای کالاهای اساسی شد. بهنحویکه انعکاس افزایش تحرک این قشر موج جدیدی از افزایش قیمتها را برای کالاهای پایه رقم زد. با اینکه طی روزهای اخیر شاهد نوسانهایی در قیمت فلزات رنگین بودیم. اما بهطورکلی هجوم معاملهگران را میتوان در وضعیت کنونی حداقل بهعنوان نقطهای برای پایان ریزش سنگین قیمت محصولات در بازارهای جهانی در نظر گرفت. درعینحال نباید فراموش کرد که بروز ریسکهای ناگهانی از جمله در ابعاد اقتصادی و سیاسی در سطح جهان میتواند مسیر قیمت کالاهای پایه را با تغییراتی همراه کند.
موتور محرک بورس
رشد نرخ اسکناس آمریکایی را میتوان بهعنوان محرک اصلی بازار سهام کشور محسوب کرد. بهخصوص در برههای که دلار در بازار آزاد توانست رکوردهای قابلملاحظهای را به ثبت برساند. و سیاستگذار در مقابل چارهای جز ارائه مجوز به افزایش قیمت نرخ نیمایی تا محدوده 30 هزارتومان را نداشت. در چنین شرایطی کاهش فاصله دلار آزاد با نیمایی موجب شد تا بخشی از پولهای پارکشده در حساب کارگزاریها و یکسری از نقدینگی داغ در سطح جامعه به سمت بورس تهران و فرابورس ایران روانه شود. تزریق نقدینگی تازه به جریان معاملات سریعاً در نماگرهای بورسی در قالب رشد قیمت سهام شرکتها نمایان شد. و در ادامه شاخصهای سهامی توانستند تصویر مطلوبتری از موقعیت شرکتهای فعال در بازار سهام کشور را ترسیم کنند.
هرچند طولی نکشید که با تغییر سکاندار بانک مرکزی و اعلام سیاست تثبیت نرخ ارز نیمایی در رقمی بالغ بر 28 هزار و 500 تومان بهیکباره ترمز افزایش قیمت سهام کشیده شد. و سرمایهگذاران بورسی باتوجهبه افت حاشیه سود شرکتهای فعال در سبد سرمایهگذاری خود متحمل بیشترین زیان از سیاست خلقالساعه جدید شدند. درعینحال پس از چند روز نوسان منفی به طور مجدد شاخص کل پا در مسیر صعودی گذاشت. چراکه بر فعالان اقتصادی پوشیده نبود. که بهرهبرداری مجدد تصمیمگیری اقتصادی از سیاستهای تثبیتی شکستخورده، این بار هم محکوم به شکست خواهد بود. باید توجه داشت که بازار تابع قوانین و مقررات دستوری نیست و طبعاً مطابق میل رئیس جدید بانک مرکزی عمل نخواهد کرد. در واقع عرضه و تقاضا تعیینکننده نهایی نرخها در بازارهای مالی هستند.
واکنش بورس به اوجگیری کالاهای اساسی
ارزیابی گذشتهنگر اقتصاد در ابعاد جهانی حکایت از این مهم دارد. که دقیقاً در 5 اسفند سال1400 جنگ میان روسیه و اوکراین شکل گرفت. در چهارم اسفندماه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در رقمی بالغ 288 / 1 میلیون واحدی قرار داشت.
در این برهه تمام بازارهای مالی در سطح جهان هرکدام بهتبع میزان ریسکی که از جنگ متحمل میشدند نسبت به این مهم واکنش نشان دادند. بررسیها نشان میدهد قیمت نفت برنت پیش از شروع جنگ میان روسیه و اوکراین در سطح 67 دلار قرار داشت. ایجاد محدودیت در این زمینه توأم با واکنش هیجانی بازارها باعث شد. که در 12 تیرماه سال1401 شاهد اوجگیری قیمت این کالای استراتژیک در سطح جهان باشیم. بهنحویکه نفت به بالاترین قیمت یعنی 139 دلار و 13 سنت بهازای هر بشکه رسید. در این برهه که اغلب بازارهای کالای جهانی روند صعودی شدیدی داشتند، بورس تهران از این مهم تأثیر چندانی نپذیرفت. نماگر اصلی توانست تا سطح 502/ 1 میلیون واحدی افزایش ارتفاع دهد.
در ادامه اما رفتهرفته راهبرد معاملاتی فعالان در بازارهای جهانی مسیر حرکتی نفت را تغییر داد. بهطوری که کاهش وابستگی به نفت روسیه و ایجاد تعادل در حوزه انرژی باعث شد که در نهایت این نرخ کاهشی شود. نفت برنت روز گذشته در رقم 84 دلار و 65 سنت تثبیت شد.
گاز
در حوزه گاز نیز شرایط به همین منوال پیگیری شد. نرخ گاز دقیقاً در روز آغاز جنگ در رقم 4 هزار و 57 سنت قرار داشت. و در ادامه همزمان با ایجاد اجماع جهانی از سوی اغلب کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و اروپا، روسیه مورد تحریم قرار گرفت. متعاقباً نیز این کشور دست از تأمین منابع گازی جهان برداشت. این مهم باعث شد که در یکم شهریورماه سال جاری گاز به لحاظ قیمتی در اوج خود قرار گیرد. و رقم 9 هزار و 98 سنت را به خود اختصاص دهد.
در این تاریخ شاخص کل بورس تهران در رقم 431/ 1 میلیون واحدی قرار داشت. دقیقاً در چنین برههای بود که کلیدواژه «زمستان سخت اروپا» از سوی برخی از سیاستگذاران داخلی مطرح شد. در این میان اروپا پیش از شروع فصل سرمایه اقداماتی را در راستای عبور از بحران انجام داد. که به روایت آمار اکنون نرخ گاز تا سطح 3 دلار و 53 سنت افت پیدا کرده است. یعنی دستیابی به رقمی کمتر از شروع جنگ و بستهشدن مسیر ارسال گاز روسیه به اروپا.
چرایی کممحلی به بازارهای جهانی
آنطور که به نظر میرسد در برهههای متفاوت شاهد انعکاس رفتار بازارهای جهانی در بورس تهران نبودیم. بهعنوانمثال در اوج کرونا که اغلب بورسهای جهانی پا در مسیر نزول گذاشتند. شاخص کل بورس اوراق بهادار توانست رکوردهای تاریخی را ثبت کند. در مواقعی دیگر نیز همزمان با اوجگیری بورسهای جهانی توأم با رشد قیمت کامودیتیها، بازار سهام کشور نزولی شد. و به دلایلی همچون تعدد ریسکهای داخلی در بورس تهران و فرابورس ایران، رشد بازارهای جهانی در تالار شیشهای ظهور و بروز پیدا نکرد. در واقع وزن ریسکهایی که متشکل از تحریم، قیمتگذاری دستوری، قطعی گاز و برق، بودجه و مواردی دیگر به حدی بالاست که دیگر جایی برای توجه سرمایهگذاران به موقعیت مطلوب شرکتها به لحاظ قیمتهای جهانی نخواهد گذاشت. در این میان با نگاهی به سایر بورسهای جهانی درمییابیم که تقریباً معاملهگران هیچ بورسی در دنیا با این میزان از ریسک مواجه نیستند.
به هر ترتیب در شرایط فعلی بازار سهام، بورسبازان نسبت به تورم انتظاری، صعود نرخ کامودیتیها، احتمال تشدید تقاضا برای کامودیتیها در بازارهای جهانی به دلیل کاهش نرخ بهره و مواردی ازاینقبیل اقدام به جابهجایی سهام در پرتفوی خود میکنند. به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه باتوجهبه ریزش طولانیمدت بورس تهران از میانه مرداد 1399 تاکنون، حال به دلیل برخورداری شرکتها از پتانسیل بنیادی و همسویی با بهبود عملکرد بازارهای جهانی توأم با رفع برخی ریسکهای بینالمللی زمان آن شده است که شاهد رشد شاخصهای سهامی باشیم.