چالشی به نام قطر انرژی برای ژئوپلیتیک انرژی ایران
هنگامی که صحبت از قطر به میان میآید دو مفهوم فرصت و ریسک ژئوپلیتیک بهصورت هم زمان برای ایران مطرح میگردد. روابط نزدیک قطر با ایران و کمکهای این کشور به جمهوری اسلامی ایران در محیط بین الملل رهبران این امیرنشین کوچک را به یکی از معدود دوستان ایران تبدیل کرده است.
اما این دوستی و روابط نزدیک سیاسی هرگز به معنای چشم پوشی استراتژیستهای حوزه انرژی قطر از منافع این کشور نبوده است.
این مقاله توسط مشاور اقتصادی مرکز مشاوره اقتصادی ایرانیان جمع آوری و نشر داده شده است.
جهت ارتباط با مشاور اقتصادی و دریافت خدمات در زمینههای مختلف مشاوره اقتصادی با ما تماس بگیرید.
تفاوت وضعیت ژئوپلیتیک انرژی ایران با قطر در دو دهه اخیر
در تمام دو دهه گذشته که ایران به سبب تحریمهای مختلف مشغول مبارزه با چالشهای ژئواکونومیکی که رقابتهای ژئوپلیتیک جهانی و منطقهای بر ایران تحمیل کرده استبوده است.
کشور قطر به دنبال خلق فرصتهای ژئوپلیتیک جدید و کاهش ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی خود بوده است.
آخرین اقدام تاکتیکی امیرنشین قطر ورود مستقیم به بازار انرژی برزیل است که تا چند سال گذشته و پیش از به قدرت رسیدن بولسانوری راست گرا در فهرست دوستان ایران قرار داشت.
شرکت قطر انرژی که یکی از بازوهای اصلی توسعه و درآمد اقتصادی امیرنشین قطر است، در یک کنسرسیوم بین المللی که متشکل از توتال انرژی، پتروناس و قطر انرژی است موفق گردید که در رقابت با کنسرسیوم های دیگر که مهمترین آنها متشکل از پتروبراس و شرکت شل بود امتیاز بهره برداری از میدان نفتی آگوا مارینای برزیل را به دست بیاورد.
با موفقیت شرکت قطر انرژی و متحدان اقتصادی این شرکت در کسب امتیاز بهره برداری از این میدان نفتی قطر فرصت آن را به دست خواهد آورد تا بهصورت مستقیم به بازارهای انرژی آمریکای جنوبی و کشورهای شرق آفریقا وارد شود.
بر اساس اسناد، مناقصه نفتی قرار است امتیازات میدان نفتی فراساحلی برزیل را میان اعضای این کنسرسیوم توزیع کند:
- شرکت پتروبراس برزیل که یک شرکت دولتی و نماینده دولت برزیل است: 30 درصد
- شرکت توتال انرژی 30 درصد
- شرکت پتروناس 20 درصد
- شرکت قطر انرژی 20 درصد
میدان نفتی آگوا مارینا یکی از 12 میدان نفتی برزیل است که با سرمایه گذاری های جدید می تواند میزان تولید نفت خام برزیل را حدود 5 درصد افزایش دهد. سرمایه گذاری قطرانرژی در صنایع انرژی برزیل به کشور قطر اجازه می دهد که در چهارچوب استراتژی بلندمدت خود برای متنوع سازی درآمدهای ملی خود میزان ریسک ژئوپلیتیک انرژی این کشور را بهصورت قابلتوجهی کاهش دهد. با این سرمایه گذاری، کشور قطر بهجای آن که مجبور باشد از مبدأ خلیجفارس و با هزینه هنگفت به صادرات انرژی به امریکای جنوبی مبادرت ورزد، با استفاده از سهم سرمایه گذاری خود در میدان نفتی آگوا مارینا به کسب درآمد بپردازد. این امر از نظر ژئوپلیتیک انرژی در راستای برنامه بلندمدت قطر برای تمرکز بر روی بازارهای اقتصادهای درحالرشد جهانی نظیر برزیل، آرژانتین و شیلی است که قرار است جایگزین بازارهای بسیار رقابتی تر اقتصادهای پیشرفته اروپایی و آمریکای شمالی گردد. علاوه بر این، حضور قطر در این میدان نفتی که در منطقه انحصاری اقتصادی برزیل و در آبهایی تحت حفاظت ایالت اسپریتو سانتو واقع شده است فرصت آن را فراهم میکند تا قطر از آن بهعنوان یک پلتفرم برای دستیابی به بازارهای اقیانوس اطلس جنوبی استفاده کند. باتوجهبه ماهیت قرارداد و ژئوپلیتیک دسترسی میدان نفتی آگوا مارینا این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک کشور قطر برای توسعه شبکه فعالیت قطرانرژی در اقیانوس اطلس جنوبی به سمت سرمایه گذاری در یک یا دو کشور آفریقایی در سواحل اقیانوس اطلس حرکت کند. در حوزه تولید نفت و انرژی دو کشور نیجریه و آنگولا محتمل ترین شرکای آینده قطر در حوزه تولید و استخراج انرژی هستند. در کنار این دو کشور، کشور آفریقای جنوبی بهعنوان یکی از مهمترین مصرف کنندگان انرژی در قاره آفریقا و یکی از کشورهای واقع در منطقه آفریقای غربی ساحلی که از مرزهای غربی نیجریه با توگو تا موریتانی را در بر می گیرد می توانند بهعنوان یک فرصت ژئوپلیتیک انرژی جدید برای قطرانرژی در نظر گرفته شوند. چرا که همزمان با دسترسی به میادین و ترمینال های نفتی دو کشور آنگولا و نیجریه، دسترسی سریع و ارزانی را نیز به میدان نفتی آگوا مارینا در برزیل فراهم می کنند.
این موارد نشاندهنده آن است که بعد از شرکتهای سینوپک چین و پتروناس مالزی، قطر انرژی سومین شرکت انرژی آسیایی است که به دنبال ایجاد یک پایگاه نفوذ در ژئوپلیتیک انرژی اقیانوس اطلس جهانی است. کشور قطر با آگاهی از نیاز روزافزون اقتصادهایی نظیر چین، هند و آفریقای جنوبی به منابع تأمین انرژی جدید به دنبال آن است که در مناطقی حضور پیدا کند که در صورت غیبت می توانند بهعنوان یک ریسک ژئوپلیتیک انرژی برای اقتصاد این کشور مطرح شوند. این استراتژی به کشور قطر اجازه می دهد تا در بلندمدت و با چرخش هسته مرکزی مصرف انرژی جهانی از غرب به شرق همچنان نفوذ ژئوپلیتیک خود را حفظ نماید و مانع از آن شود که مصرف کنندگان بزرگی نظیر هند و چین در فرایندهای مذاکرات انرژی خود به سبب دسترسی به منابع جایگزین به تحمیل خواسته های خود بپردازند. ضمن اینکه این سرمایه گذاری های جدید در منطقه آتلانتیک جنوبی به این کشور کوچک حاشیه جنوبی خلیجفارس اجازه می دهد تا با حضور در بازارهای مختلف انرژی نسبت به رقبای منطقه ای خود نظیر عربستان، ایران و امارات از برتری ژئواکونومیک برخوردار شده و درآمد پایداری را نیز به دست بیاورد.
بهصورت خلاصه باید گفت که قطرانرژی به یاری منابع عظیم مالی که در دو دهه اخیر به دست آورده است و باتوجهبه پویایی های حاکم بر ژئوپلیتیک انرژی در منطقه خلیجفارس در حال ایجاد فرصت های ژئواکونومیک جدیدی است که در بلندمدت می تواند بهعنوان یکی از ریسک های ژئوپلیتیک انرژی عمده برای ایران در نظر گرفته شود. چرا که با تداوم تحریم ها و غیبت ایران از بازارهای انرژی جهان، فروش تخفیفی انرژی و روند رو به گسترش زیرساخت های انرژی ایران، جمهوری اسلامی ایران بهآرامی همه مزیت های رقابتی خود را در برابر رقبای منطقه ای و جهانی خود از دست خواهد داد. علاوه بر این، راهبرد قطر برای گسترش همکاری با تولیدکنندگان منطقه ای انرژی در اقیانوس اطلس جنوبی به قطر انرژی یک مزیت ژئواکونومیک قابلتوجه می دهد و در آینده هزینه ورود ایران به این بازارهای انرژی استراتژیک را بهصورت قابلتوجهی افزایش خواهد داد.